لحظه دیدار نزدیک است

لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد دلم، دستم
باز من اندر هوای دیگری هستم

های
نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های
نپریشی صفای زلفکم را دست
و آبرویم را نریزی، دل

لحظه دیدار نزدیک است

---------------

تو را همچون گوهری در صدف یافتم و تا ابدیت از تو محافظت خواهم کرد

 

تو را همچون زیبائی آسمان یافتم و همیشه در تو پرواز خواهم کرد

 

تو را همچون دریا یافتم و همیشه در تو خواهم بود

 

زیرا تنها معبود و هستی و عشقم تو هستی

 

همیشه زنده باش که از زنده بودم تو من نیز زنده خواهم بود

 

همیشه شاد باش که از شادیت دل من نیز شاد خواهد بود

 

همیشه با محبت باش چون محبتت نیازم خواهد بود

 

دوست دارم . . . خوبم ، بهتر از تو هرگز ندیده ام و نخواهم دید تا ابدیت

 

دوستت دارم و همیشه دوستت خواهم داشت تا ابدیت

 

 

خیلی سعی می کنم امیدوار باشم

یکی توی باغچه بنفشه کاشته....از همه رنگ.....

میون خاکستریه درختا...بنفشه ها بدجوری خودنمایی می کنن.....

توی این قحطی...گاهی کمی رنگ...حتی یه لبخند....غنیمته......

باورم نمی شه این زمستونم گذشت...این سرما که انگاری دست بردار

ما نبود....بالاخره تموم شد....همه جا شلوغه ...مثل همیشه.....

خوشم.....با راه رفتن میون آدما.....با ایستادن و نگاه کردن ماهی قرمزا.....

سبزه های مدل به مدل....تخم مرغای رنگی....

بچه تر که بودیم انگاری همه رسم و رسوما زنده تر بودن....

الان همه چی فقط یه شبحه.....

خیلی سعی می کنم امیدوار باشم ....همه چیزو قشنگ تر از اونی که هست ببینم..

مثل قبل.....اما .....

سال مزخرفی بود...برای همه....سال به سال همه چی مزخرف تر می شه....

برای سال جدید بیاین هیچی از خدا نخوایم....جز شادی  و آرامش.....

دلم واسه یه خنده سیر ...از ته دل......لک زده!

می تونی خند هامو بهم برگردونی.......خدا جونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کسی می تونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

سالی که گذشت

پا روی پا می اندازم ...بعد مدتها خونه خلوته..هرکی رفته پی کاری.....

یه سیگار و چای داغ....توی لیوان سفالی نو....آی می چسبه....

اما اگه فکر و خیال نیاد سراغت......اگه مغزت یه دم آروم بگیره و

این چند جرعه چای رو زهرمار نکنه بهت.....

دیروز اونقدر فکرم مشغول کارای مونده ژوژمان آخر هفته بود که دوبار برگشتم

و وسایلی که جا گذاشته بودم رو برداشتم....آخر سر باز کیف پولمو یادم رفت....

شانس آوردم دوست کوچولوم زود اومد و پول آژانس رو داد چون دیگه وقت برگشتن

نداشتم....

نمی دونم خاصیت خستگیه که آدم همه چیزو فراموش می کنه؟

s' h abituer..... یعنی عادت می کنیم.....

آره ...به دلتنگی....به فراموشی...به خستگی.....به هزار هزارتا فکر مسخره

که میان و می رن.....کاش این کارا هیچوقت تموم نشه.....چند وقتیه دلتنگی یادم رفته..

 -----------------------------------------

خوبم...خوبتر از سالی که گذشت.....که با ناراحتی و  گریه تموم شد....

خوبتر از روزای کسل کننده عید....

امروز با بادی که می وزید....با آفتاب تند فروردین......با خودم خوش بودم!

بابا رو مجبور کردم بشینه و روی صورتش باند گچی بذارم ....ماسک خوبی شد...

از حالا هم منتظر قرار عصر با بچه هام....بعد مدتها جمع دیوونه ها جمعه.....

دلم تنگ شده....

یه دوستی گفت از آرزوهای محالتون بگین.....

دلم می خواست برگردم به عقب و اشتباهاتمو جبران کنم.....

دلم می خواست هیچ غمی توی دل هیچ آدمی نباشه...

دلم می خواست بچه هامون تا بچه ان بچگی کنن.....

دلم می خواست هچ بچه ای توی دلش حسرت چیزیو نداشت.....

دلم می خواست....این آروزی آخر...هر چند محال..مال خودم.....

 ------------------------------------------------------------------------------------------

بیا از چیزای ساده حرف بزنیم.....تو بگو روسری سبز من بهم میاد و من....

من  دست  های تو رو که مثل دست پسر بچه ها نرم و صاف می گیرم

و شاید چیزی نگم.....

بذار دل خوش کنیم به این بستنی قیفی و چشم ببندیم روی همه دنیا......

 بخندیم به حرف های بی ربط.....به خیالات خام.....

بیا گاهی رمان های آبکی بخونیم.....فیلم هندی ببینیم......

 با ریتم آهنگای عباس قادری دم بگیریم و برقصیم.....

چه اشکالی داره.....که ما هم ...یه کم .....فارغ از این همه تلخی.....

دلخوش بشیم به چیزای ساده؟؟؟؟؟

بهت نمی گم عزیز دل......که خسته ام.....از این همه دورویی و رنگ و لعاب

دروغی......هنوز حرف هام رو به دخترک توی آیینه می گم و ......خسته ام.....

 

 

 از حضرت خضر ممنون که لطف کرد منو دعوت کرد به بازی کتاب های نیمه کاره .....

 

 دوتا کتاب از ساراماگو...." همه نامها" و "بینایی" که از عید پارسال هردوشون

نصفه موندن!درباره این دوتا کتاب و البته کوری!من هیچوقت نفهمیدم چرا ازشون

تعریف می شه!کسل کننده ترین کتابایی بودن که در طول زندگیم باز کردم

و فکر نمی کنم هیچوقت تمومشون کنم!

سالی که گذشت

پا روی پا می اندازم ...بعد مدتها خونه خلوته..هرکی رفته پی کاری.....

یه سیگار و چای داغ....توی لیوان سفالی نو....آی می چسبه....

اما اگه فکر و خیال نیاد سراغت......اگه مغزت یه دم آروم بگیره و

این چند جرعه چای رو زهرمار نکنه بهت.....

دیروز اونقدر فکرم مشغول کارای مونده ژوژمان آخر هفته بود که دوبار برگشتم

و وسایلی که جا گذاشته بودم رو برداشتم....آخر سر باز کیف پولمو یادم رفت....

شانس آوردم دوست کوچولوم زود اومد و پول آژانس رو داد چون دیگه وقت برگشتن

نداشتم....

نمی دونم خاصیت خستگیه که آدم همه چیزو فراموش می کنه؟

s' h abituer..... یعنی عادت می کنیم.....

آره ...به دلتنگی....به فراموشی...به خستگی.....به هزار هزارتا فکر مسخره

که میان و می رن.....کاش این کارا هیچوقت تموم نشه.....چند وقتیه دلتنگی یادم رفته..

 -----------------------------------------

خوبم...خوبتر از سالی که گذشت.....که با ناراحتی و  گریه تموم شد....

خوبتر از روزای کسل کننده عید....

امروز با بادی که می وزید....با آفتاب تند فروردین......با خودم خوش بودم!

بابا رو مجبور کردم بشینه و روی صورتش باند گچی بذارم ....ماسک خوبی شد...

از حالا هم منتظر قرار عصر با بچه هام....بعد مدتها جمع دیوونه ها جمعه.....

دلم تنگ شده....

یه دوستی گفت از آرزوهای محالتون بگین.....

دلم می خواست برگردم به عقب و اشتباهاتمو جبران کنم.....

دلم می خواست هیچ غمی توی دل هیچ آدمی نباشه...

دلم می خواست بچه هامون تا بچه ان بچگی کنن.....

دلم می خواست هچ بچه ای توی دلش حسرت چیزیو نداشت.....

دلم می خواست....این آروزی آخر...هر چند محال..مال خودم.....

 

دل خونیم

شاید بدانی چند روزیست و چند ماهیست و چند سالیست به دنبال عطر گیسوان خرماییت و برق خورشیدی دیدگانت . گل لبخند دلت نشستم و هر لحظه و هر لحظه زندگیم دوست دارم گل سرخ صورتت را ببویم و از عطر آن مست بشم تا شاید به حرمت بوی گل رز هم که شده لحظه ای آب دیدگانم خشک شود و دگر بار صورت مثل ماهت را ببینم و همچون گل شیپوری در مقابل زیبا ئیهایت سر تعظیم فرود آورم و دل سرخ خودم را که از زخم زبانهای دیگران به خاطر عشق تو زخمی شده است تقدیم تو و شادیهایت کنم

                           تقدیم به گل زندگیم

مرگ دلم

مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم


 

می دونم می خوای بری
منو تنها بذاری
می دونم چشات می گن
دیگه طاقت نداری
می دونم خسته شدی
مرغ پر بسته شدی
دیگه تو بال و پری
واسه پرواز نداری

می دونم دست تو نیست
رفتن و پر زدنت
آخه اگه با تو بود
من بودم همسفرت

می دونی رفتن تو
توی تقدیر منه
گریه های بی صدا
سهم فردای منه

می دونی مال منه
همه ی جدایی ها
همه ی غم های دنیا
همه ی تنهایی ها

می دونی اشکای من
مث بارون می بارن
آخه تو که نباشی
دیگه مانع ندارن


ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را

اینگونه به خاک ره میفکن ما را

 ما در تو به چشم دوستی می بینیم

ای دوست مبین به چشم دشمن ما را

دلم برای کسی تنگ است،

که آفتاب صداقت را،

به میهمانی گلهای باغ می آورد

و
گیسوان بلندش را

به بادها می داد

و دست های سپیدش را

به آب می بخشید

دلم برای کسی تنگ است

که چشم های قشنگش را،

به عمق آبی دریای واژگون می دوخت 

و

شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است 

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت

و مهربانی را

نثار من می کرد.

دلم برای کسی تنگ است که تا

شمال ترین شمال

و در جنوب ترین جنوب
همیشه و در همه جا

آه با که بتوان گفت،

که بود با من

پیوسته نیز بی من بود

و کار من ز فراقش فغان و شیون بود.

کسی که بی من ماند

کسی که با من نیست

کسی که ....

دگر کافی است

چراغ دل

ای چراغ دل تاریکم از این خانه مرو

اشنای تو منم ، بر در بیگانه مرو

شمع من باش ، بمان نور زتو اشک زمن

جان فشان تو منم ، در بر پروانه مرو

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

سکوت را فراموش می کردی

و تمامی ذرات وجودت

عشق را فریاد می کردند

 

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

چشمهایم را می شستی

و اشکهایم را با دستان عاشقت

به باد می دادی

 

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

نگاهت را تا ابد بر من می دوختی

تا من در سکوت نگاهـت

با عشق زمینی تو به عرش بروم

 

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

هرگز دلـم را نمی شکستی

گرچه خانه اهریـمـن

شایسته ویرانیست!

 

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

حتی لحظه ای مرا نمی آزردی

که این غریبه تنها ، جز نگاهت پنجره ای

و جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد

 

اگر می دانستی که چقدر دوستـت دارم

دوستم می داشتی

و مرا از این تـنهایی رها می کردی

ای کاش تمام اینها را می دانستی ...

 

عکسهای جالب

-----------------------------------

 

-----------------------

 

---------------------------------------

--------------------------------------

 

 

 

جوک ۳

تو مراسم ختم  لر بلندگو میگه :

مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین .

یکی داد میزنه :

مرحوم گوه خورده ، ما به احترامش میپوشیم .

------------------------------------

گفت یک زن به شوهرش روزی :

من بمیرم چگونه خواهی زیست ؟

گفت : چند روز چند و چونه آن بگذار

تو بمیری  برای من کافیست !

------------------------------------

باران نباش تا با آن التماس به پنجره بکوبی

که نگاهت کنند ابر باش که با التماس

نگاهت کنند تا بباری .

-------------------------------------

امشب برات ۱۳ تا ۲ تا میکونم :

۱۲ تا به نیت  ۱۲ ماه سال  و یک دونه

هم به خاطر خودت که از ۱۲ ماه ماهتری .

--------------------------------------

ترک زنگ میزنه رادیو میگه :

صدام الان توی همه رادیوها پاکش میشه ؟

میگن : آره

میگه : حتی توی نونوایی

میگن : آره

میگه : اصغر نون نگیر نانت گرفته !

--------------------------------------

پای مورچه رو تصور کن ...

حالا تصور کن جوراب داره ...

حالا تصور کن جورابش سوراخه

دلم برات اندازه سوراخه جوراب مورچه شده !

---------------------------------------

همیشه میگفتن : پیدا کردن یه دوست خوب خیلی سخته ،

اما من باورم نمیشد،

تااینکه تو را دیدم که برای پیدا کردن من چقدر زحمت کشیدی !!

---------------------------------------

نزدیکترین ، کتاب دنیا منتشر شد:

چیزهائیکه آقایان در مورد خانومها میدانند.

----------------------------------------

ابتدا خدا زمین را آفرید ، سپس استراحت کرد.

بعد مرد را آفرید ، سپس  استراحت کرد.

آنگاه زن را آفرید ، سپس  نه خدا استراحت کرد ، نه مرد ، نه زمین !!

-----------------------------------------

آیه ۸۶ سوره اس ام اس :

ای کسانی که شب تا صبح  اس ام اس

بزنی میکونید بدانید و آگاه باشید که

قبض موبایل رسوایتان میکند ...

 


اگر اندازه رحمت خدا را میدانستید

هیچگاه از سجده بلند نمیشدید

"بسیج دانشجوی  قزوین "

-------------------------------------

از تبریز میپرسن  اینجا چند ماهه سال داره ؟

میگه : ۱۴ ماهه

میگن : سال که ۱۲ ماهه !

میگه : اینجا تا ۲ ماهه بعد از عید هم هوا سرده.

------------------------------------

قزوینی یارو تو جهنم میاندازن بیش یه اژدها ۲ سر،

اژدها فرار میکنه

میگن چی شده ؟

میگه : بابا این منو دیوونه  کرده ، گیر داده

اون یکی کونت کو؟

-----------------------------------

به مناسبت سال اتحاد ملی

امسال لر و ترک و رشتی نداریم همه خرن !

-----------------------------------

ترکه یه پازلو بعد از ۳ سال میسازه .

بهش میگن چرا اینقدر طولانی .

میگه من که خوبم روش نوشته ۷ تا ۱۰ سال

-----------------------------------

ترکه سر سفره داد میزده بربری بدین ، بربری بدین

میگن  چی شده ؟

میگه : آب تو گلوم گیر کرده .

----------------------------------

SMS غاشقانه  ترکی :

در صحرای گرمه دلم تو تنها شتری .

 

 


جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک

جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک جیک

۱ جیک اضافه کن بفرست برای جوجه بعدی

-------------------------------------------------------------

قانون ۶ نیوتن :

اگر در مشاجره با یه لر ،

لر فرار کرد شما هم فرار کنید ،

چون رفته سنگ بیاره ...

--------------------------------------------------------------

به ترک  میگن سوره توجید رو تفسیر کن ،

میگه : نمیدونم  خدا قلفو داده به احد ،

احد داده به صمد ،

صمد قلفو برده نیاورده ، کفر احد و درآورده !

--------------------------------------------------------------

سازمان ( القاعده ) اعلام کرده

از این پس  تمایلی به خونریزی ندارد

و نام سازمان به ( ال یائسه ) تغییر کرد .

---------------------------------------------------------------

اداره پست تازگی تمبری ظراحی  کرده با عکس (سینه خانومها) !!

حالا مردم حیرون موندن  که اینورشو لیس بزنن یا اونورشو !!

 -------------------------

درخبرها داشتیم   که قرار است یک خودرو اسلامی با همکاری  مالزی  ساخته شود

به نظرم این کار کردها هم باید به خودروی اسلامی اضافه بشه :

۱- خودرو هنگام حرکت باید صلوات بفرسته

۲- سرعت که از ۸۰ بالاتر رفت ، آیت الکرسی بخونه

۳- وقت رد کردن چراغ قرمز بگه "استغفرا.."

۴- وقت رسیدن به جاده چالوس و موارد مشابه "فاتحه بخونه "

۵- وقت سوارکردن دوست دختر-دوست پسرها صیغه محرمیت بخونه

۶-وقت پیاده شدن بگه "صدق ا.."

--------------------------------------------------------------------------------

کاهش سهم ایران در ریای خزر از ۵۰٪ به ۱۲٪  را به مردم همیشه

در صحنه تبریک عرض میکنیم ، فتحعلی شاه آسوده بخواب که احمدی نژاد بیدار است .

--------------------------------------------------------------------------------

یائولوکوئیلو: درجوانی آنگاه که رویاهایمان با تمام قدرت در ما شعله ورند

خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم ، وقتی پس از زحمات

فراوان مبارزه را می آموزیم  دیگر شجاعت آن را نداریم .

-------------------------------------------------------------------------------

رئیس سرخپوستان خدای خودش را اینطور قسم میدهد :

ای خدای بزرگ ، به من کمک کن که هروقت خواستم

در مورد راه رفتن دیگری قضاوت کنم .

-------------------------------------------------------------------------------

قزوینیه رو میندازن زندان به هم سلولیش می گه جرمت چی بوده ؟

با پیر بودی ؟ می گه نه !

با جوون بودی ؟ می گه نه !

با بچه بودی ؟ می گه نه !

بابا من جرمم سیاسی ....

می گه اووووووووف با رهبر

-------------------------------------------------------------------------

تو تاکسی :

اولی : این آخوندها همه شون جاکشن 

دومی : آقا چرا توهین میکنی ؟

اولی : خوب حالا. اصلا مگه شما آخوندی  ناراحت میشی ؟

دومی : نه ، من جاکشم

دوز داروهای آرام‏بخشم را خودسرانه یکی دو واحد افزایش داده‌ام تا بتوانم اندوهی را که واردم شده است بهتر تحمل کنم. کاش هیچ وقت غم نبینید؛ خصوصاً در ایام نوروز. مرگ و زندگی البته دست خداست و شکیبایی هم از خدا. ظرف 24 ساعت گذشته، سه تن از بهترین‌ها را در سه حادثه جداگانه از دست داده‏ام. متأسف و دردمندم که بگویم دو نفر از این محبوبان، که خیلی دلبسته آنان بودم با انتحار از این دنیای فانی رفتند؛ خدا از سر تقصیرشان به نیکی درگذرد. این حوادث فقط یک بازمانده برجای گذاشته؛ شما فقط دعا کنید آن یکی بماند. من ولی شکر خدا در همه این حوادث بی‎تقصیرم. هم آبشان را به موقع عوض کرده بودم هم برایشان برنجِ بوداده ریزریز می کردم و می‏ریختم. بقای

 

فکر میکنین چرا خداوند اول آدم رو آفرید و بعد حوا رو ؟ جواب مردای سنتی : چون آدم مرد بود پس اول خدا اون رو آفرید بالاخره مردی گفتن زنی گفتن جواب مردای تی تیش مامانی : چون مردا قدر زناشون رو بدونن (اوا ) جواب مردای رمانتیک : چون عشق وقتی بوجود میاد که معشوق در دسترس نباشه بعد حوا اومد تا آدم بدونه عشق چیه (اییییییییش) جواب زنای سنتی : اول آدم اومد چون مرد خونه حوا بود !!! جواب زنای امروزی : خدا اول آدم رو آفرید چون می خواست ببینه چقدر عیب و نقص داره بعد که نقصاش رو برطرف کرد حوا رو آفرید جواب زنای فمینیست : کی گفته خدا اول آدم رو آفرید ؟ تو این جامعه مردسالار این مردا همه قضایا رو به نفع خودشون تموم می کنن

خواندن مطلب زیر توصیه میشود  روز زن را چگونه گذراندید؟خدا لعنت کند هر کسی که این روز زن را اختراع کرد. بدبختی خودمان کم بود٬ این هم به آن اضافه شد. من نمیدونم چند روز در سال را روز زن انتخاب کرده‌اند؟ من که حسابی قاطی کرده‌ام. یک روز٬ روز مادر است. یک روز٬ روز زن است. یک روز٬ روز تولد خانم است. یک روز تولد سالگرد ازدواج است. یک روز٬ روز والنتاین است. یک روز٬ روز هشتم مارس است که روز برابری حقوق زنان است.من از ترس اینکه مبادا این روزهای عزیز را فراموش کنم و خدای نکرده بخاطر سهل انگاری مورد مواخده قرار نگیرم و جنگ و دعوایی نشود و لنگه دمپایی به ملاج ما نخورد٬ همه این روزهای مهم را . . . . . . .

-------------------------------------------

به ترکه میگن چرا باســنت ایقدر بزرگه ؟ میگه: خدا بیامرز مادرم به جای اینکه پودر بچه بزنه پیکینگ پودر میزد

روزی از میلتون ؛ شاعر معروف انگلیسی پرسیدند :چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند ؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند ؟؟ گفت : بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسانتر است
 
 وزارت ارشاد اعلام کردشعر اتل متل به دلایل زیر غیرمجاز است کلمه پستون، کشور بیگانه هندوستان، زن کردی،کلاه قرمزى وترویج بدحجابی.
شعرصحیح: اتل متل انرژىهسته اى، گاورا چرا بسته اى، هم شیرداره هم آستین، شیرشوبردن فلسطین، بگیریک زن راستین، اسمشوبذار حکیمه، که چادرش ضخیمه
 
آخرین کلمات یک دیوانه: من یه پرنده‌ام، آخرین کلمات یک غواص: نه این طرفها کوسه وجود نداره، آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد، آخرین کلمات یک شکارچی: مامانت کجاست کوچولو؟، آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست، آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه: این آزمایش کاملاً بی خطره، آخرین کلمات یک نارنجک‌انداز : گفتی تا چند بشمرم؟، آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه،
 
به رشتی میگن زنتو با ماشین بردن ....میگه اااااوووووو.....اینا بنزین از کجا میارن
 
 وصیت یک خر پیر هنگام مرگ به هم نوعانش :

1-     سر یک مشت علوفه باهم دعوا نکنید .

2-     گورخر پسرعموی شماست  مواظب او باشید .

3-     ترکها هیچ نسبتی به ما ندارن الکی خودشونو به ما وصل کردن .

4-     ما در اصل تهرانی  هستیم .

-------------------------

ترکه میخواست با ماشین با دوست دخترش برن بیرون

بهش میگه میام جلوت بگو دربست

دختره یادش میره چی بگه میگه مستقیم

ترکه میگه مسیرم نمیخوره .

----------------------------

گفت بخواب , خوابیدم .

گفت واکن , واکردم .

درد داشت تحمل کردم

وقتی کارش تموم شد , خون اومد , ترسیدم !!!

آخه اولین بار بود که دندون کشیدم !

وقتی دلتنگی , وقتی تنهایی , وقتی عاشقی ,

وقتی بی کسی , وقتی ناراحتی ,

وقتی از دنیا و آدماش خسته شدی ,

هیچکس نمیفهمه , ولی کافیه یکبار بگوزی همه میفهمن

------------------------------------------------

هوا شناسی طی 24 ساعت گذشته اعلام کرده

اینجا دل یک نفر خیلی هوا تو کرده .

-------------------------------------

 

 دوست دارم اشک باشم گوشه چشمت نشینم

تا اگر روزی بیفتم صورت ماهت ببوسم .

-------------------------------------

 

بر پیامبر اکرم 8 صلوات بفرست و این پیام

را برای 8 نفر بفرست تا 10:30 فردا صبح

خبر خوشی می شنوی خدا وکیلی کوتاهی نکنی

همه فرستادن جواب داد.

------------------------------------

 

خروسه به مرغه میگه یه نوک میده

مرغه با کلی ناز میگه نه خروسه

میگه به جهنم با مداد مینویسم .

------------------------------------

 

یه دختربه دوست پسرش میگه

اگه پای راست من ناهار باشه

و پای چپ من شام تو کدومو میخوری .

پسره میگه من ترجیح میدم عصرانه بخورم .

------------------------------------

 

یه ترکه و یه لره میرن مکه درحال سنگ زدن

به شیطان بودن

که ترکه به لره میگه : من سنگام تموم شده چیکارکنم ؟

لره میگه : کوتاه نیا فحش بده .

------------------------------------

 

اگر دیدی  که روزی به یادت گریه کردم

آن روز پیاز رنده کردم .

------------------------------------

 

یک شب تو را از شدت شوق و شعف تشبیه به ماه کردم ؟

ولی لامپ صد هم نبود که ، من اشتباه میکردم .

------------------------------------

 

میخوامت به خاطر اونت ! ...

اون چیزه نازت ، میدونی که چی میگم !...

اونتو میگم ... اونیکه زیر لباسته ...

اون قلب مهربونت !